به گزارش شهرآرانیوز؛ براساس گزارش مرکز آمار، تورم سالانه خوراکیها در اسفندماه افزایش یافته است. از میان گروههای اصلی اقلام خوراکی، بالاترین تورم سالانه مربوط به سیبزمینی و حبوبات و پایینترین تورم سالانه مربوط به مرغ و روغن بوده است. شیرینیجات، نوشیدنیها، میوه و خشکبار نیز تورمی بالاتر از ۳۰ درصد را تجربه کردهاند.
در اسفندماه ۱۴۰۳ سیبزمینی با ۲۱۷.۷ درصد و لوبیاچیتی با ۱۵۳.۲ درصد، پرچمداران تورم ماهانه اقلام خوراکی بودهاند. در سالهای گذشته بسیاری از خانوارهای کمدرآمد، سیبزمینی و حبوبات را بهعنوان جایگزینهای برنج و گوشت مصرف کردهاند، با جهش قیمت این اقلام انتظار میرود که فقر غذایی در این اقشار تشدید شود.
از میانه زمستان سال گذشته قیمت سیبزمینی بهطور چشمگیری افزایش یافت. نگاهی به تحولات بازار خوراکی نشان میدهد که عوامل مختلفی مانند بارندگی و سرمازدگی محصول، سبب کند شدن روند برداشت و عرضه محصول شده است. همچنین ذخیرهسازی نکردن کافی سیبزمینی به دلیل کمبود منابع لازم توسط وزارت جهاد کشاورزی، سبب کاهش عرضه سیبزمینی در بازار بوده است.
صادرات بیرویه سیبزمینی در ماههای پایانی سال گذشته بازار داخلی را با کمبود روبهرو کرد و قیمت این محصول را افزایش داد تا در نهایت وزارت جهاد کشاورزی با دریافت اختیار برای ایجاد ممنوعیت و محدودیت صادرات و تنظیم بازار، صادرات سیبزمینی و حبوبات را از اسفند ماه به مدت دو ماه ممنوع کرد. با این حال هنوز قیمت سیبزمینی در بازار کاهش چندانی نیافته است.
در اسفندماه تورم لپه و عدس نسبت به مدت مشابه سال گذشته به ترتیب ۱۲۶.۱ و ۹۵.۵ درصد بوده است. در سومین ماه زمستان سال گذشته تورم ماهانه لوبیا چیتی، نخود، لپه، عدس و لوبیا قرمز به ترتیب ۲۷.۷، ۱۳.۴، ۱۴، ۱۱، ۱۷.۶ درصد بوده است. این ارقام نشان میدهد که در اسفندماه روند گرانی حبوبات ادامه داشته است. گفته میشود که تغییر ارز ترجیحی به ارز نیمایی برای واردات حبوبات و کاهش عرضه این محصولات، از جمله دلایل افزایش قیمت آنها در سال گذشته بوده است.
طبق گزارش مرکز آمار ایران در اسفندماه متوسط قیمت هر کیلو برنج ایرانی درجه یک در بازار مواد غذایی ۱۷۲ هزار تومان بوده است. این در حالی است که قیمت این کالا در فروردین سال گذشته ۱۱۳ هزار تومان بوده است. قیمت برنج خارجی درجه یک هم از کیلویی ۵۹ هزار و ۵۰۰ تومان در فروردین به ۸۰ هزار تومان در اسفندماه افزایش یافته است.
افزایش افسارگسیخته قیمت مواد غذایی تبعات رفاهی درخور توجهی دارد. از جمله این تبعات اینکه، چون مواد غذایی تأمینکننده ضروریات بدن انسان است از این منظر که کالری دریافتی، پروتئین و انواع ویتامینها از کانال مواد غذایی جذب میشود افزایش قیمت مواد غذایی میتواند جامعه را با مشکلات جدی بهویژه در حوزه سوءتغذیه روبهرو کند.
آمارهایی که در سالهای اخیر منتشر شده نیز تأییدکننده این ماجراست. آمارها نشان میدهد که مصرف خانوار ایرانی در خیلی از کالاها به دلیل تورم در مواد غذایی به میزان درخور توجهی کاهش پیدا کرده است. به عنوان مثال میتوان به شیر اشاره کرد، متوسط مصرف شیر از سال ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۲ از ۱۳۴ کیلو به ۱۰۸ کیلو کاهش یافته است. مصرف برنج هم در این مدت از ۱۲۰ به ۱۰۰ کیلو کاهش یافته است.
با توجه به اینکه افزایش قیمت مواد غذایی در محاسبه نرخ فقر و مشخصکردن خط فقر یکی از مهمترین اقلام است، افزایش افسار گسیخته قیمت این اقلام منجر به این میشود که خط فقر به میزان درخورتوجهی افزایش پیدا کند و این افزایش خط فقر باعث میشود با توجه به اینکه درآمدها به آن میزان افزایش پیدا نکرده جمعیت فقرا به میزان درخور توجهی افزایش یابد، نرخ فقر یا جمعیت فقرا به میزان جالب توجهی افزایش پیدا کند و طبیعتا رشد جمعیت فقرا تبعات اجتماعی بسیاری از منظر آسیبهای اجتماعی خواهد داشت.
تورم در بعد رفاهی یک طرف ماجراست، اگر تورم داشته باشیم ولی معادل آن درآمد نیز افزایش پیدا کند نباید اثرات رفاهی چندانی وجود داشته باشد، اما وقتی تورم افسارگسیخته افزایش پیدا میکند ولی درآمدی متناسب با آن در اقتصاد ایجاد نمیشود، اثرات رفاهی جدی بر خانوار میگذارد.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر میانگین افزایش حقوق کمتر از میزان تورم بوده این مسئله سبب تشدید فقر غذایی در خانوارها شده است. کارشناسان اقتصادی توصیه میکنند که به منظور حفظ سطح امنیت غذایی به میزان قبل از افزایش قیمت محصولات غذایی لازم است بهاندازه افزایش شاخص هزینه زندگی خانوارهای مختلف در قالب پرداخت جبرانی مانند پرداخت نقدی، یارانه کالایی به خانوارهای یارانه داده شود.